اسطوره قمی که ۱۰ میلیون چینی زندگی او را خواندند
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۵۴۵۵۲
ایسنا/قم راوی دفاع مقدس گفت: دنیا از هر چیزی به دنبال بهرهبرداری است به همین خاطر به دنبال حذف داستان شهید فهمیده از کتابهای درسی و یا شبهه دار کردن داستانش هستند، زیرا معرفی الگوهای استکبار ستیزی باعث تهدید منافع استکبار میشود.
تاریخ و تمدن ایران همواره سرشار از الگوها، اسطوره و افسانههایی مانند آرش کمانگیر، رستم دستان، خرازیها، همتها و حججیهایی بوده که همیشه به آن افتخار کردهایم؛ اما متأسفانه یا خوشبختانه گاهی از قهرمانانی که در نزدیکیمان هستند غافل شدهایم و حتی نسبت به آنان جبهه هم گرفتهایم و به جای آن بیشتر به اسطورههای سالهای دور علاقه نشان دادهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بدیهی است که تفاوتی ندارد که این اسطورهها برای کدام زمان یا کدام خطه این مرز و بوم هستند اما به دور از انصاف و جوانمردی است که مردمان هر دیار از قهرمانی که در همسایگیشان رشد کرده اند و با آنان هم نفس بودهاند بیاطلاع باشند.
قهرمانانی که گاهی در بهترین حالت برای مان در نام خیابانها و کوچهها خلاصه شدند و گاهی نیز از تدبیر عجیب مسئولان مربوطه، همان نام خیابان را هم وجود ندارد.
شهید محمدحسین فهمیده یکی از همین اسطورهها است که در گزارش قبل نیز بیان شد که چگونه در شهری که متولد شده و با فرهنگ و اندیشه آنان پرورش یافته، ناشناخته مانده است.
در این رابطه سردار حسین کاجی، راوی دفاع مقدس، در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: بیش از ۴۰ سال از شهادت محمد حسین فهمیده گذشته است؛ اما کمتر کسی میداند که این شهید ریشه و اصالت قمی دارد و در یکی از روستاهای قم به دنیا آمده است و دوران ابتدایی و اوایل راهنمایی را در قم گذرانده است.
وی ادامه داد: قصه حسین فهمیده توسط یکی از مجروحین بیان میشود امام خمینی (ره) نیز توسط یکی از خدمتکاران شان از ماجرا مطلع میشوند این گونه داستان این شهید رسانهای میشود.
مدیر عامل موسسه حماسه یاران بیان کرد: دنیا از هر چیزی به دنبال بهرهبرداری است به همین خاطر به دنبال حذف داستان شهید فهمیده از کتابهای درسی و یا شبهه دار کردن داستانش هستند، زیرا معرفی الگوهای استکبار ستیزی باعث تهدید منافع استکبار میشود.
وی با اشاره به اینکه امثال شهید محمد حسین فهمیده میتوانند الگویی مناسب برای نوجوانان و دانش آموزان باشند، اظهار کرد: ترجمه کتاب شهید فهمیده در چین در کمتر از یک سال ۱۰ میلیون در بین دانش آموزان فروخته شده است.
راوی دفاع مقدس با بیان اینکه اسطورهای چون شهید فهمیده که رهبر کبیر انقلاب ایشان را به عنوان رهبر کشور معرفی میکند، میتواند نقش مهمی در ذهنیت سازی به جوانان شهر ما داشته باشد، ادامه داد: شهید فهمیده با به دل تانک زدن تبدیل به الگوهایی برای علی لندی شد که به دل آتش بزنند.
تفاوتی نمیکند تا چه اندازه به داستان شهید محمد حسین فهمیده شاخ و برگ داده شده باشد، زیرا امروزه شهید محمد حسین فهمیده یک شهید یا یک نماد جنگ نیست بلکه همانند رستم دستان و آرش کمانگیر تبدیل به اسطوره ملی شده است؛ و فراموش کردن امثال شهید فهمیده جفا در حق آنان نیست بلکه خیانت به خودمان و نسل آیندهای هست که بی اطلاع از ریشه و هویت واقعی شان در دنیای هزار راه و هزار رنگ رها میشوند.
بدیهی است که معرفی و برجسته کردن اسطورههای ملی وظیفه صاحبان قلم و مسئولین فرهنگی است زیرا حکیم طوس نیز به زیبایی بیان میکند که «رستم یلی بود در سیستان، منش کردم چنین داستان».
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری دفاع مقدس الگوسازی محمد حسین فهمیده شهید فهمیده شهید محمد اسطوره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۵۴۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «اُمّ علاء»؛ روایت زندگی اُمُّالشهداء فخرالسادات طباطبایی اثر سمیه خردمند، روایت زنی است که هفت نفر از اعضای خانوادهاش به شهادت رسیدند. زنی که هجده فرزندش را در خانهای شصتمتری و وقفی بزرگ کرد.
خانهای که هر وقت پنجرهاش را باز میکرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی علیهالسلام گره میخورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگیشان میشد.
فخرالسلادات یا همان «اُمّ علا»، مادر چهار شهید، همسر شهید، خواهر شهید و مادر همسر شهید است. پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه تعلیم در حوزه علمیه نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت میکنند و همانجا ماندگار میشوند.
فخرالسادات در نجف به دنیا میآید و در سن سیزده سالگی با آیتالله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج میکند. آنها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام زندگیشان را با عشق آغاز میکنند و حاصل این ازدواج میشود هجده فرزند، نه پسر و نه دخترکه در دوران خفقانی که رژیم بعثی صدام در عراق ایجاد کرد، آنها را به سمت دروس حوزوی سوق داد. تعدادی از فرزندانش شاگرد آیت الله صدر بودند و دخترانش در مکتب بنتالهدی صدر درس میخواندند.
در دوران نخست وزیری حسن البکر پسرش عزّالدین و برادرش عمادالدین که هر دو از شاگردان نخبهی آیت الله صدر بودند دستگیر و روانهی زندان شدند. حسن البکر که از خود اختیاری نداشت، با نظر صدام اعدام این دو روحانی بزرگوار را صادر کرد. این برای اولین بار بود که در نجف خون روحانیت ریخته میشد. چند روز قبل از اعدام، ام علاء با پسر و برادرش ملاقات میکند و به آنها وعدهی بهشت و دیدار با امام حسین (ع) را میدهد.
بعد از شهادت سه فرزندش، ام علاء همراه همسرش ابو علاء به دستور صدام روانه زندان شد. به دلیل فعالیتهای سیاسی دیگر پسرانش در ایران علیه رژیم صدام، این زن و شوهر مبارز و صبور یک سال ونیم در زندان حزب بعث به سر میبردند. درواقع رژیم بعث قصد داشت با این شیوه دیگر پسران وی را به دام بیندازد که مؤفق نشد.
ام علاء در طول زندگی متحمل رنجها و سختیهای زیادی شد. ولی هیچگاه خم به ابرو نیاورد و همچنان در آرزوی سرنگونی رژیم بعث به سر میبرد. ام علاء زنی به شدت صبور، مؤمن، با اخلاق و متواضع بود که در طول زندگیش همیشه به اقوام رسیدگی و از آنها دلجویی میکرد. در بین خویشاوندان برای هر کس مشکلی پیش میآمد او اولین نفر بود که برای حل مشکلش قدم برمیداشت.
او ده سال آخر زندگیش را در حالی که دست و پای چپش در دوران اسارت از کار افتاده بود و هیچ خبری از سرنوشت همسرش ابو علاء نداشت، به ایران هجرت کرد. در ایران ساکن قم شد و تمام کارهای شخصیاش را با توجه به شرایط جسمانی که داشت خودش انجام میداد.
همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه میکرد. به آنها میگفت: اگر همهی شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمیشوم؛ بلکه افتخار میکنم و بدانید خون فرزندان من رنگینتر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.
در بخشی از کتاب «اُمّ علاء» آمده است: نشست روبهروی مامه و هر دو با هم گریه میکردند و روضه میخواندند. پدر با گریه گفت: «علویه! حالا مثل امالبنین چهار پسر فدا کردی.»
شاید میخواست با این کلمات، دل مادر داغدیدهام را آرام کند.
مامه دستی به صورتش کشید و میان هقهق گریههایش گفت: «من کجا، امالبنین کجا ابوعلاء؟ امالبنین تمام فرزندانش را تقدیم کرد؛ اما من هنوز چند پسر دیگر هم دارم.»
انتشارات شهید کاظمی در نظر دارد با امضای نویسنده و نگین دُرّ نجف، چاپ اول این کتاب را به مخاطبان ارائه دهد.
این کتاب در ۲۵۵ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۸۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب میتوانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام عدد ۲۲ به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.
انتهای پیام/